در خانه و جنگل به خودت عشق بورز
بسیار و مفصّل به خودت عشق بورز
می خواهی اگرکه عاشقی پیشه کنی
پیش از همه اوّل به خودت عشق بورز
غزل جدید از سعدی 🤣
مثبت ۱۶
«ای ساربان آهسته ران کارام جانم می رود »
درد فراق و دوری اش تا در فلانم می رود !
می گفت مردی :«... شم ،از ... شی هم سرخوشم !
زیراکه یار مهوشم ، با دوستانم می رود»!!
قزوینی ِرند و کلان ،می گفت :«آی مردم امان
تیغ گرانی این زمان،دارد به «کانم » می رود »!!
مرد دکانداری به ما ، می گفت :«شاگردم چرا
بادوستان ناقلا، پشت دکانم می رود »؟!!
من پیر مردی مردمی،غرقیده ! در سردرگمی !
دارد برای خانمی، از کف عنانم می رود !
دزدی که برده خانه ام،آتش زده کاشانه ام
با «کارت» و با«یارانه» ام،با آن ژیانم می رود !
زیبایی اش دیوانه وار،او می رود من بی قرار
چون می شود «لگزوز»سوار ،انگار جانم می رود !
ای نازنین فورا بیا،«تاکسی» نشد با «ون » بیا !
با یک خر ِتوسن بیا،عمر جوانم می رود !
«سعدی »مکن با«اکبری »،هرروز حال و تک پری !
چون می روی بادلبری، تاب و توانم می رود !
دلدادگی صخره و دریا بودی
گرمای تن ساحل و صحرا بودی
ای آنکه همانند تو در دنیا نیست
دلتنگ توام کاش تو اینجا بودی
مردم همه کافرند من جمله خودم
در جهل شناورند من جمله خودم
هرچند که ادّعای دانش دارند
دنباله روی خرند من جمله خودم
زشت است اگرکه ترک اقلیم کنم
خوب است که تعریفت و تکریم کنم
ای گاو که ادّعای دانش داری
باید به نفهمی تو تعظیم کنم
بر سفره ی ما «کَرمَه»،«تَزَک» آوردی
«ات» ایسته دیک و تو «بوش چؤرک» آوردی
گفتیم:«بیا بیزی بیر آز ناز بکن»
تو «بیز» و «پیچاق» و «دگنک» آوردی
در زمانی که مردم بدبخت
از نداری همه به گا رفتند
در خیابان برای یک لقمه
مثل نان توی آب وارفتند،
پسران امام جمعه ی شهر
در پی دزدی و ربا رفتند
چپشان پر شد و نشد معلوم
کی؟ چگونه؟به ناکجا رفتند؟
">از شانس گند ماست که یک عُمر آزگار
در کشوری که جنگ زده زندگی کنیم
در زیر دستهای کریه و کثیف و کج
با مغزهای زنگ زده زندگی کنیم
آینده و آبرو و حیثیّت پَر
شان و شرف و شکوه و شخصیّت پَر
جایی که گرسنه اند آدم هایش
اخلاق و ادب،امید و امنیّت پَر
عاری از نقد و توصیه هستیم
شاخ این شهر و ناحیه هستیم
فاقد آب و برق و گاز و همه
در جهان توی حاشیه هستیم
در نگاه جهانیان همچون
اژدها،مار غاشیه هستیم
در جهانی که شعر زیبایی است
دزد معنا و قافیه هستیم
از علی لاف می زنیم ولی
دوستان معاویه هستیم
کوزتیم و تمام منتظر
دست گرم تناردیه هستیم
اگر اعراب گاو شیر دهند
ما خر چین و روسیه هستیم