ای کسی که قلب من سرشار از امّید تو است
تو کجا هستی که جان عاشقم
تشنه آغوش خورشید تو است
کفر و دین بی تو دروغی است بزرگ
لطف و کین بی تو دروغی است بزرگ
دوزخ و جنّـت و هر چیز که هست
به یقین بی تو دروغی است بزرگ
بی تو ای عشق به من ثابت شد
که زمین بی تو دروغی است بزرگ
نه جام شراب ناب و مردافکن داشت
نه روز بدون غصه و شیون داشت
دررفت از این جهنم و راحت شد
هر شخص که قصد زندگی کردن داشت
محفل ما گرچه بی جام و شراب و ساقی است
این که فعلا زنده ایم
جای شکرش باقی است
انتظار خوبی از شیخ و تبارش داشتن
وام فرزندآوری بر پیرمردان دادن است
دوباره میکده را فتح باب خواهد کرد
کسی که یک شبه ترک شراب خواهد کرد
بیا به میکده ای شیخ و از حساب نترس
که پیر سهم تو را هم حساب خواهد کرد
اگرکه جامعه ای را عقب نگه داری
برای رشد و ترقّی شتاب خواهد کرد
نگو حجاب مفید است اگر کسی خواهد
هزار مفسده زیر حجاب خواهد کرد
کسی که صاحب ذهنی خراب و بیمار است
جهان و مملکتی را خراب خواهد کرد
نبود قابل باور، کسی چه می دانست
زمانه زاغ و زغن را عقاب خواهد کرد
برای خورده شدن،گرگ گوسفندان را
به هر وسیله که باشد مجاب خواهد کرد
به فکر راه نجاتیم و دست استعمار
دوباره نقشه ما را بر آب خواهد کرد
ای شیخ اگر به حلقه ی مستان گذر کنی
در چشم خلق یک شبه محبوب می شوی
دیریست در این شهر که سگ ساران است
سگ سهم من و سهم شما را خورده
ظلم را تا عمق مغز استخوان حس می کند
کودک کاری که در سرما گدایی می کند