علیرضارضائی1402به بعد

اشعار فارسی و ترکی علیرضارضائی ( کل اوغلان )

آج آدام

آج آدام گئدر ایشَه

ایت سود وئرَر چَپیشَه

گون اولار، دوران دونَر

اولموش اومید یئتیشَه

آردینی اوخو
جمعه 9 تیر 1402
بؤلوملر : اشعار ترکی,

کاوش

از گوشه ی چشم تو تراوش کرده

در خنده ی زیبای تو جا خوش کرده

فهمیده یگانه مقصد عشق تویی

درباره عشق هر که کاوش کرده

آردینی اوخو
پنجشنبه 8 تیر 1402
بؤلوملر : اشعار فارسی ,

ریحان

آغوش تو روح گرم تابستان است

آن چیز که در وهم نیاید آن است

لبهای تو انعکاسی از جام شراب

موهای تو کشتزاری از ریحان است

آردینی اوخو
چهارشنبه 7 تیر 1402
بؤلوملر : اشعار فارسی ,

چار فصل عشق

تفسیر خوبی تو و شرح و بیان توست

این شعرها که آن من و از زبان توست

 

میخانه ای که در همه عالم شراب آن

در مستی اش نظیر ندارد لبان توست

 

تنها پناه و گرمی شب های سرد من

آغوش بی مضایقه و مهربان توست

 

در فکر و شعر و زندگی و تار و پود من

جاری ترین شراب نگاه نهان توست

 

تو چارفصل عشقی و در قلب من مدام

لطف حضور سبز بهار و خزان توست

آردینی اوخو
شنبه 3 تیر 1402
بؤلوملر : اشعار فارسی ,

امتداد عاشقانه

تصویر هزار یاد داری در من

از خاطره ها زیاد داری در من

ای رمز دوام زندگانی ای عشق !

عُمریست که امتداد داری در من

آردینی اوخو
پنجشنبه 1 تیر 1402
بؤلوملر : اشعار فارسی ,

عطش خواستنت

سرچشمه مستی ّ و شراب است تنت

عطر خوش گل وام شده از دهنت

ای آنکه لبت مرهم لبهای من است

عُمریست پُرم از عطش خواستنت

آردینی اوخو
چهارشنبه 31 خرداد 1402
بؤلوملر : اشعار فارسی ,

شب

غم فراق تو تا ریشه و عصب برسد

اگر غروب کند آفتاب و شب برسد


مرا علاج کند غیر تو کدام طبیب

برای کشتن من چون که درد و تب برسد


عزیز و خاطره انگیز و زندگی ساز است

خیال لطف تو وقتی که بی سبب برسد


بگو چه کار کنم ؟ در کجا گریزم من

اگر که جانم از آغوش تو به لب برسد

آردینی اوخو
دوشنبه 29 خرداد 1402
بؤلوملر : اشعار فارسی ,

الهی نامه ترکی

الهی اورپانی ویران ائله

پوخا باتمیش ایرانی آلمان ائله


دی یاغسین بولوددان شراب و عرق

بورانی بهشت ائیله،جبران ائله


نه دیر انقلاب زن و زندگی

قیز-آروادلاری اولدور اوغلان ائله


عزادان یورولدوق بیزیم ایچین بیر آز

چالیب اویناماق فیلمین اکران ائله


گوناهیم چوخالدی،منی توت آپار

گوزللر قوجاغیندا زندان ائله


تویوغی خروز و خروزی تویوق

پیشیک خصلت انسانی سیچان ائله


کدو تاپمادین زجر و تنبیه ائله

جهنّم ده شیخی بادمجان ائله !


اگر سن کیشی سن او دونیادا یوخ

قوجا آروادی بوردا جیران ائله !

آردینی اوخو
دوشنبه 29 خرداد 1402
بؤلوملر : اشعار ترکی,

چقدر

غافلی از اینکه از دوریت دلتنگم چقدر

با دل بی طاقتم هر روز می جنگم چقدر


زود رنجم می کنم با هر کس جنگ و جدل

دور از تو دور از آداب و فرهنگم چقدر


خواب می بینم که پیشم هستی و در خوابها

می زند قلب من و هی می پرد رنگم چقدر


می زنم در خلوت خود خاطراتت را ورق

با خیالت محو و غرق شعر و آهنگم چقدر


آه ای آهوی صحرای خیال وحشی ام

می گریزی تا کجا؟ بیهوده از چنگم چقدر ؟

آردینی اوخو
شنبه 27 خرداد 1402
بؤلوملر : اشعار فارسی ,

مقدس

هر دم دو هزار آدم اعدام کنند
بامکر و فریب صبح را شام کنند
سر می بُرم آبادی و آزادی را
روزی که مرا مقدّس اعلام کنند

آردینی اوخو
پنجشنبه 25 خرداد 1402
بؤلوملر : اشعار فارسی ,